آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 111
بازدید کل : 68869
تعداد مطالب : 149
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
مخاطب خاص من مامانمه چون همیشه باهامه، باهام روراسته هیچوقت تنهام نمیزاره خیانت تو کارش نیست و با جون و دل میشینه حتی ب چرت و پرتام گوش میکنه قربونت برم مامانم ک چقد صبرت زیاده,دوست دارم♡ مامانی ♡
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ
ﺭﻭﯼ ﺳﺨﻨﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﮐﺴﺎﯾﯽِ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ :
ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
ﻣﯿﮕﻦ :
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺑﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺑﺎ ﻣﻮﺯﯾﮏ ﻣﯿﺮﻗﺼﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﻟﺨﺖ ﻭﺳﻂ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﻪ ( ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ)
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺧﺮﺍﺑـــــــــــــﻪ ﺁﻗﺎ , ﺧﺮﺍﺑــــــــــﻪ , ﺑﻪ ﻣﻮﻻ ﻗﺴﻢ ﺧــــــﺮﺍﺑﻪ
, ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻧــﻪ, ﻓﮑﺮ ﺗــــﻮ ﺧﺮﺍﺑﻪ
ﺗﻌﺎﺭﻑ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ... ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻓﻘﻂ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺍﺭﯼ
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮﺕ ﮐﺜﯿﻔﻪ , ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺠﻦ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﮑﺎﺭﺕ
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﻣﺦ ﺑﺰﻧﻢ , ﺑﺒﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ , ﺑﻌﺪ ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﺵ
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﮕﺎ ﮐﻨﻪ ﺭﮔﺖ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﺑﺎﻻ !!!...
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﻮﻓﺘﯽ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ...
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ , ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺟﻮ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﻩ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯾﯽ , ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯿﮕﻨﺎﻩ.!.!.!.!!
(خیلی دوسش دارم حتما بخونید..♥)
یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "
لحظه هایی هستند
که هستیم
چه تنها ، چه در جمع
اما خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا........
بی هیاهو.......
همان لحظه هایی که
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی
و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟
ساعتهایی که
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم که رسیدیم خانه
و کی گریه هایمان بند آمد
و .........
کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم
و کی دیگر اورا برای همیشه فراموش کردیم.......
" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "
دوست مجازي من!
چند وقت است برايت مينويسم و توميخواني
و گاهي تو مينويسي و من ميخوانم...
دوست مجازي من!
اين روزها درد دلهايمان را به زبان نمي آوريم،
تايپ ميکنيم
مانده ايم اگر اين دنياي مجازي نبود،روي ديوار چه کسي مينوشتيم،
نامت زيباست اما افسوس مجازي هستي
پشت هر يک از اين نوشته ها يک نفر نشسته است،ميخواند،فکر ميکند،گاهي هم گريه ميکند،يا ميخندد
ولي ميدانم قدر تمام لبخندهايش تنهاست
اگر همدمي داشت که مجازي نميشد
دوست مجازي من بودنت را قدر ميدانم...
مَن هَمینَم
نَه چشمآטּ آبــﮯ دارَم
نه کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد
هَمیشِه کَتآنـﮯ مـﮯ پوشَم
روی چَمَن هآ غَلت میزَنَم
عِشوه ریختَن رآ خوب یادَم نَداده اَند
وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ
بوﮮ اُدکُلنَم مَستت نمیکُند
نگرآטּ پآک شدטּ رُژ لَب و ریملَم نیستَم
لآک نآخن هآیم اَز هزآر مترﮮ داد نمیزَند
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه بلنَد دآد میزَنم
خدآیَم رآ بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم
وبَعضـﮯ آدم هآﮮ اَطرافَم رآ هَم بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم
شَبهآ پآیه پَرسه زَدن دَر خیآبآטּ و مهمآنـﮯ نیستَم
بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ گوشـﮯ پِچ پِچ کُنم
وَ بگویَم دوستَت دآرَم وقتـﮯ حتـﮯ
به تِعدآد حروف دوستَت دآرَم هَم ، دوستَت ندآرَم
وَلـﮯ اَگر بگویَم دوستَت دآرَم ،
دوست دآشتَنم حَد ومَرزﮮ ندآرَد
مَن خآلِصآنه هَمینَم!!
پسر خوب،داداش من،يه لحظه به حرفام گوش کن!!
من يه دخترم از نظر تو ضعيفم ولى با همين ضعيف بودنم توانايى نابود کردنتو دارم پس بام در نيوفت!!
وقتى بم ميگى چقد بد تيپى تيپت سادست از تيپت خوشم نميادبه اين توجه کن که من چرا بايد تيپ کنم چرا خودمو خوشگل کنم واسه کى؟!
واسه تو؟!واسه امثال تو؟! که چى بشه؟!که بگى اووووف چه شاخ بود؟! چه داف بود؟! نه داداش اشتباه گرفتى من تيپم سادست،نه اينکه نتونم تيپ کنما نه ارزش من بالاتر از اينه که تو بخواى به چشم بد بهم نگاه کنى! فک کردى ساپورت پا کردن سخته؟!
فک کردى مانتو جلو باز يا مانتو تنگ و کوتاه پوشيدن سخته؟!
نه والا اسونه اسونه ولى من ارزشم بالاتر از اونه که خودمو اينقد آسون به حراج چشما و حرفا و دل دیگران بزارم هر وقت امثال تو هوای چشماتونو داشتین منم تیپ میکنم،اگر نگات میکنم،اگر نگرانتم،مثل امثال شما از روی هوس نیست....پس قدر بدون!!!
بـعـضـی آد ـم ها مـانـ ـنـد اب ـر میـمـانـ نـد
وق ـتی نـاپ ـدید میـشـ ـوند
روزمـ ـان درخـش ـان تـر میـشـود...